tag:blogger.com,1999:blog-6766612.post5764340483403332258..comments2024-02-20T13:43:30.987+03:30Comments on Agrandissement: در مردگان خویش نظر می بندیم با طرح خنده ئیYermahttp://www.blogger.com/profile/08419142807355008196noreply@blogger.comBlogger7125tag:blogger.com,1999:blog-6766612.post-42075428344172250712007-04-30T22:02:00.000+03:302007-04-30T22:02:00.000+03:30salam ...ba khundane posteton ke az hezar ta link ...salam ...ba khundane posteton ke az hezar ta link behesh residam nemidoni che hessi behem dast dad ...on vaght bood ke fahmidam hameye majerahaye asheghane shabihe haman ,ali vaghean don zhoan bod na ? yeki az mashghoheham man !Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6766612.post-40353628659573284552007-04-03T20:18:00.000+03:302007-04-03T20:18:00.000+03:30nemidunam chera har rooz miam in posto mikhoonam/h...nemidunam chera har rooz miam in posto mikhoonam/har bar ham delam mikhad baghalet konam: )Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6766612.post-48690722894717540582007-04-03T03:49:00.000+03:302007-04-03T03:49:00.000+03:30حداقل دربارهی خواندن هرچیزی را به من بگویند نباید...حداقل دربارهی خواندن هرچیزی را به من بگویند نباید بخوانم، دستکم به شکل مرگباری کنجکاو خواندناش میشوم!!! این پست هم چون یادداشت شخصی بود فکر کردم حالا که نوشتهاید "بگذرید"، همان کنجکاوی کافی است و بهتر است نخوانم (حالا اینکه میشود خواند بدون هیچ مشکلی و باز هم انگار من داروغه دارم روی سرم! خودش بساطیست). <BR/>گمانام دم سحری بیخوابی کاربریهای مغزم را به هم ریخته. برای همین هم آمدم کامنتی بنویسم.<BR/>در واقع رفته بودم به وبلاگ جناب ازموسیس و کامنت شما را دیدم و خب برای من هم جالب بود این اتفاق "واقعا"ها. واقعا جور عجیبی دوستآمدنانه! بودند.<BR/>خلاصه بعد داشتم کارهای دیگرم را انجام میدادم و یکهو به فکرم رسید لابد منظورتان از سلام دادن این است که اگر وبلاگام را جائی ببینید! یا امضایم را! بعد توی فکر این بودم که خودم هم چند وقت پیش همدانشکدهای قدیمیای را جائی دیدم و سلام نکردم و تازه بعد از کلی چرخ خوردن این فکر یک لحظه به ذهنام رسید که شاید واقعا من را میشناسید. بهطور معمول آنقدر کنجکاو و جسور نیستم که در این موارد سوال کنم، اما همان بیخوابی گمانام باعث شده که کنجکاویام غلبه کند و بپرسم اگر جسارت نباشد.<BR/>راستی... بههرحال در همان خط اول "رکوئیمم باید نوشته شه" چه زنگ ترسناک و جذابی پیدا کرده. جدای اینکه بلافاصله یاد سفارشدهندهی مرموز آقای آمادئوس افتادم، زنگ و طنین عجیبی داشت این فرمان شخصی.<BR/><BR/>سال نو مبارک<BR/>و سرخوش باشید و پیروز امیدوارمAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6766612.post-76053049473144825362007-04-02T03:03:00.000+03:302007-04-02T03:03:00.000+03:30عجب سوگواری جسورانه و درخشانی بود دخترجان. سر دورب...عجب سوگواری جسورانه و درخشانی بود دخترجان. سر دوربین مان را هم نمی دانیم به این دلیلی که شما گفتی یا چی که هی داریم برمیگردانیم که اصلن، به لحن خودت، این سر دوربین ما یکی که همیشه برگشته. کسی هم نمرد، اشکالی ندارد. بخیل که نیستیم. ـSir Hermeshttps://www.blogger.com/profile/06737465010089957493noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6766612.post-62641617590735138272007-04-02T01:02:00.000+03:302007-04-02T01:02:00.000+03:30البته نه واسه خودآزاری و دیگرآزاری، تغییر کاربری ب...البته نه واسه خودآزاری و دیگرآزاری، تغییر کاربری بدیم حالشو ببریمAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6766612.post-38586689907263399572007-04-02T00:45:00.000+03:302007-04-02T00:45:00.000+03:30پوف! بیا منو بزن خالی شی های معروف. بیا دوست باشیم...پوف! بیا منو بزن خالی شی های معروف. بیا دوست باشیم های تکراری... کلابو دوس دارم. درشو تخته نکن لطفنAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6766612.post-70371642336845461792007-04-01T14:37:00.000+03:302007-04-01T14:37:00.000+03:30... چشمه ها از تابوت می جوشند و سوگواران ِ ژولیده ...... چشمه ها از تابوت می جوشند <BR/>و سوگواران ِ ژولیده آبروی جهانند ...<BR/> " شاملوی بزرگ "<BR/><BR/> امان از ای کاش ها ...__https://www.blogger.com/profile/08715564521914155269noreply@blogger.com