Tuesday, September 23, 2008

Like a lazy ocean hugs the shore

و لعنت به قفل‌های آسان‌بازشو، و تاکسی‌های پشتِ در منتظر، و بغل‌های چاق که ان‌قدر زود جا می‌شوند توی دل، و دل‌هایی که ان‌قدر زود تنگ

3 comments:

. said...

تفسیر: در تصویر فردی را می‌بینیم که می‌خواهد با استفاده‌ از حربه‌ی زور فرد بغل‌چاق را نگه دارد. چنانچه مشهود است سایه‌های آنها مشغول کلنجار رفتن با یکدیگر است، هرچند در نگاه اول ممکن است اینگونه بنظر رسد که دارند چارلزتون می‌رقصند. متاسفانه آن ته قفل به آسانی باز شده و نور از سمت چپ کادر به داخل تابیده. برای تکمیل قضیه،‌ راننده تاکسی دستش را گذاشته روی زنگ و ول نمی‌کند. قیافه‌ی سیبیلو و نتراشیده‌ی وی از درون آیفون تصویری پیداست که عکاس ترجیح داده آن را کراپ کند. زمینه کاملاً‌ فراهم است برای دلتنگی. زائده‌ی مستطیلی سپیدی که در سمت چپ می‌بینیم دلالت بر همین دارد، یعنی چیزی از بیرون دارد فریم را می‌خورد و بتدریج فرد غیر بغل‌چاق را هم به سمت راست هل داده، و کله‌پا می‌کند.

این بود مزه‌ریزی امروز من.

Anonymous said...

ba lenze macro raahatid, na?

Anonymous said...

in saltarelloye khodemoone? aare