دو ـ هنوز پیدا می شوند پیر ـ پسرهایی
ـ فرق دارد با آن یکی که تعریفش چیزی شبیه این است ها ، اینجا شاید بشود به ظاهر پیر و در وجود تازه ـ
که راه دلبریشان از خیابان های قدیمی بگذرد و تور تهران گردی برگذار کنند ؟
شهرگردی می خواهد دلم .. که از سر آن مترویی که هیچ وقت یادم نمی ماند اسمش
راه باشد و از دم قاب سازی هنرمند بگذریم و آن شیرینی فروشی ارمنی که توی اسمش
م دارد و گمانم ل و ن ، که یادم نیست کاپوچینوهاش بود که عجیب خوب بود یا اسپرسوهاش یا چی .. که برویم به مادام توی لاله زار سر بزنیم و خودمان را بکشانیم سمت خانه های قدیمی بلکه راهمان بدهند
آدمی حضور داشته توی این مسیر .. اما انگار فقط جسمی بوده .. راه است که شده خاطره
به جسمی انسانی برای همراهی در این مسیر نیازمندیم .. کسی که خاطره نشود
که بکارت راه را بر ندارد
به حضوری ، هم قدمی ، راهی نیازمندم ، زودتر .. تا پر از گل و آب نشده خیابان ها
سه ـ مردی که شمع به دست ایستاده توی استخر فکر نمی کند که ممکن است آدم ها به هوس بیافتند ؟ بعد تارکوفسکی در بساطشان به هم نرسد ، می شود هم تیتراژ
Love on the Run / L'amour En Fuite
برادر تروفو را دید .. یک قطره ی بزرگتر را تصویر می کند
اگر شمعی روشن می کنیم که مثلا جایی را روشن کنیم ، طبق قاعده ی تقابل ، حتما
جایی را تاریک کرده ایم ، مثلا درون همان هایی که خواسته ایم راه شان را روشن کنیم
دست تاریک ، دست روشن ـ هوشنگ گلشیری
هروقت شمع خاموش می شده پس نجات می یافته کسی لابد، مثل وقت افتادن ستاره ی دنباله دار
چهار ـ پدر بدسلیقه ی مرا می شناسید ؟ در و تخته خوب به هم جفت شده اند به خدا
امشب هم زنش این شلم شوربا را به خوردمان داد .. جای جالبش آن جاست که خودشان هم بی غر نمی مانند
کسی می تواند ثابت کند این محمود بی غم ، حاجی موجی فیلم ، همین جناب پرزیدنت محمود احمدی نژادمان نیست ؟
جز قد ، هیچ تفاوتی نمی بینم من
پنج ـ آب است که چک و چک می ریزد ، دستمالی که از جیب لباس سرد دوباره رو آمده ، پیدا شده را فینی می کنم
بوی سیگار می دهد .. فکر می کنم آخرین بار کی
باید پیدا کنم ببینم اول اسفند شروع شده یا محرم .. بوی اسفند مانده اگر بدهد ، خرافاتی می شوم
نشانه می گیرمش
شش ـ اولین آدم پاییزی پیداش شده .. منتظر می مانم
هفت ـ خواستم کافری کنم .. فکر کردم چه می کنی اگر سمفونی سه ی مالر بشود موزیک
همزمان ازاله ی موهای زایدم .. طاقت نیاوردم خودم هم , به قدر یک موومان حتی
گرچه همیشه موزیک های این زمانیم عزیز کرده هام بوده اند
لمس تن هم کم از نیایش ندارد
هشت ـ تجربه ثابت کرده دستمال بویناک سیگاری ، نه تنها فین را نمی خشکاند
که روانترش می کند و آب چشم و درد ـ سر را هم در پی دارد
من چرا دست از این تکه تکه ی خیس بر نمی دارم پس ؟
* Actor George Clooney speaks as he accepts the 21st American Cinematheque Award during a benefit gala in Beverly Hills, California October 13, 2006.
14 Oct 2006 REUTERS/Phil Mccarten
5 comments:
یک. مدتی است که عکس های وبلاگتان باز نمی شود که بدانیم کی به کی هست. اما از پانویس حدس زدیم که باید جورج کلونی باشد. درباره زیبائیش حرفی نداریم ( چون به ما نرینه ها مربوط نمی شود!!اگر به ما بود فهرست درازی از مادینه های هالیوود ارائه می کردیم- آخ چه حالی دارد!! به کسی که به مرد ها می گوید نرینه بگویی مادینه!!:)) ) اما تنها بازیگری است که از او فیلم بد ندیده ام
دو. حالا حتما باید کلونی باشد؟ یه گوشه چشمی هم به ادی مورفی بندازی بد نیست!!! لا اقل دنزل واشنگتن... خدا خیرت بدهد
سه. به عنوان یک پیر پسر آمادگی خود را برای تهران گردی اعلام می دارد. زمان و مکان آن متعاقبا در جراید کثیر الانتشار اعلام خواهد شد
چهار.می گویند پیشگیری بهتر از درمان است : همینجا اعلام می دارد که ما اصلا روشن فکر نبوده و هیچ نسبتی با تارکوفسکی و پاراجانوف نداشته به شدت به سیگار و فیلم های هالیوودی اعتیاد داریم. نشان به آن نشان که دیشب یکی از کانال های معلوم الحال علمک شیطان فیلم پیانیست را پخش نمود ولی ما به تماشای پخش مجدد فیلم سخیف هات شات پرداختیم( حالا کی با شما آمده بیرون که داری شرط می گذاری؟!) و البته آن نویسنده فرانسوی خوب گفته است که: خنده را برتر از گریه بدان که خنده را برای آدمیزاد آفریده اند
پنج. از آنجا که هر عقیده خوب و متقن یا سه بخش دارد یا پنخ بخش گفتیم مال ما هم پنج بخش باشد
moohaye za,ed dar hashiye-ye lezat mirooyand
shab khosh&khosh shansi
vala baz ham roshanfekrit zade bala?...baba bikhiyal
دستمالی که در آن فین شده نشانه ی مردیست که در حمام کشته شده
شب خوش و خوش شانسی
سلام. اون شیرینی فروشی اسمش مینیون است. به فرانسه میشه ناز.
شکلاتهاش رو حتما امتحان کنید.
Post a Comment