Saturday, October 23, 2004

اي بابا
عجب روزي
سر ظهري تو راه
سر يه موزيك مزخرف
مردك حزب اليه ـ امام صادقي احتمالاـ عوضي دو ساعت ور زد،
من از اين آهنگا متنفرم اما سعي مي كنم نشنوم
از خاتمي هم خوشم نمياد ، اما مردك كه شروع كرد همه ي بدي ها رو به اون نسبت دادن ، دادم دراومد
هي مشت كوبيدم تو سرم ، دستمو فشار دادم كه چيزي نگم اما نشد كاملا
آي چرت مي گفت
رانندهه هم كه احمق تر از اون..
تازه آقاهه باسوات هم بود
راجع به پيشگويي هانتينگتون و اينا هم يه چيزايي گفت
كلي چيز بي ربط رو پشت سر هم بلغور مي كرد ، مثل هذيوناي تو توالت
جديدا هم كه هي عصباني مي شم من
آي عصباني شدم ..
انقلاب تا چهار راهو فحش دادم

عصري كه در اوج گولي و منگي ـ قطعا از خستگي ـ برمي گشتم
اقاجري رد شد از كنارم
آزاده مگه؟؟؟؟
چقدر طفلكي بود..

اين مشكل چسبيدن من به كامپيوتر بد چيزيه ها
غير از علافي..
ديديد هر روز جفنگ تر از ديروز؟

دلم يه اتفاق مي خواد
يه چيزي كه خيلي چيزا رو از مدار خارج كنه يا برشون گردونه


No comments: