Wednesday, February 09, 2005

بیست بهمن:

اگه یه روز خواستین معنی " ک.. خل " رو برای کسی توضیح بدین
و موندین توی جوابش
کافیه بگین کسیه که توی یه روز غرق برف
می ره " بشارت منجی " می بینه
هرچقدر هم طرف گول باشه،می فهمه وضغیت بحرانی رو..

ملقمه ی مضحکی از مسیحیت و اسلام و تاریخ
که حاصل چهارسال تلاش و تفکر و تحقیق!!
و یه میلیارد پول بی زبون مملکته

من که به امید دیدن پسر خوشگل رفته بودم
که صدرحمت به دوست ریشوهای خودمون
مسیح های لایت هفت رنگ برخیده
که دهنشو که باز می کرد شبیه مارمولک می شد
حواریون هم که همه زشت و مات برده
فقط یهودا _ که شبیه تمثالای ابوالفضل بود _ بدی نبود

صداگذاریش هم انقدر شاهکار بود
که به جای تصویر مقدسین
شیش لول بندهای آفتابسوخته و گنگسترهای سکسی ،
و به جای آدم بدا
مار رابین هود و روباه مکار و سایر حیوانات پلشت
می اومد جلوی چشمم

موسیقی چکناواریان هم که کاملا معمولی
وحتی خیلی خیلی بد
تصور کن توی اورشلیم دوهزار سال پیش با تم کردی دف بزنن
درسته این آقاهه خیلی کوله و کنسرتاش کلی فانه ،
اما گمون نمی کنم از لحاظ موسیقی انقدر که اینجا بهش بها می دن
و لنگر انداخته توی تالار ، ارزشی داشته باشه

آخرشم توی سینما دعوا شد
چون یه خانومه اعتقاد داشت فیلم کمدی نیست و نباید خندید
و یه دختره هم خیلی بی ادب بود
وگیس و گیس کشی که من دویدم بیرون که برسم به
اون یکی سینما

و

_____

و کلی خوشحال به سختی و با سرعت _ چقدر قید _
خودمو رسوندم
اما
فیلم فرانسوی بود
و قرار بود زیرنویس داشته باشه
اما هرچند دقیقه یه جمله ی ثابت می اومد اون زیر
و منم که فرانسه تعطیل و
و با اینکه هی به دختره نهیب زدم که مهم تصویره
گرفت خوابید
که حتی خواب خوبی هم نبود
چون انقدر فیلمه رو جراحونده بودن که فقط یه ساعتش مونده بود

____________

حالا که انقدر گزارش فیلم نوشتم
و انقدر هم بد
یادم اومد روزای اول یه "مرثیه ی برف "
هم دیدم که
وقتی من از بدبختوگرافی کردی بدم بیاد
یعنی واقعا سخته تحملش
البته بازیگر دخترش خوب بود
و هزار آفرین همراه با حسرت به مردهای کرد
که ما کیسه خوابمون چسبیده به این حضرات شهریه و
تا صبح خروپفشون به راست
ولی درویش اهل حق چله نشین
از وسوسه ی یه دختربچه ی سرمازده ی خواب
دستشو توی آتیش کباب کرد

No comments: