Wednesday, March 02, 2005

چهارشنبه ها بعداز ظهر
بعد از ظهرهاي چهارشنبه
روزاي عمومي!!
خونه ي عمومي كجاست؟؟

چهارشنبه بعد از ظهرهاي ترم بهار رو بذار جزو برانگيزاننده ها

مي لرزه پام
يه جك اس ام اسي لوس از بزرگترم
بعد از چند هفته؟
جواب .. يكي لوس تر
ادامه دار مي شه بازي
بعد از چندماه؟؟

ـ خيلي خوشگل شدي؟
علامت سوال؟؟؟؟؟؟

ترم يك ، كرج
دخترا زياد و پسرا كم
دخترا همه دچار سوء محبت
وظيفه داشت روزي چندبار به هركدوم اظهار عشق كنه
به خودشم بد نمي گذشت
هنوز هم...
داد مي زنه خيلي خوشگلي
وسط حياط
جواب اس ام اسمو بلند مي خونم
ـ اگه اينگونه بود كه وضع ما چنين...
ـ هميشه يه خواستگار نقد داري ولي ، مي پرستمت من
دلقك! عاشقشم من....چقدر دلتنگ مسخره بازيهاي اون روزام..
استاد مذهبي كلاس خاطرات مسكو با كشدارترين لحن ممكن ،
با بهت مي گذره از كنارمون
اين ترم افتادم!

مي لرزه دست هام
رژ گونه رو مي كوبم روي صورتم
ـ محبوبيت شما هم كه داره از كشته پشته مي سازه
ـ احمقن باقي
ـ اصلا ، جزو معدود كاراي هوشمندانشونه

مي ميره....
عادت دارم

بعد از ظهراي چهارشنبه ي ترم بهار رو بذار جزو برانگيزاننده ها
مي لرزم
داغم
گاز بايد بگيرم
مشت بايد بكوبم

No comments: