Tuesday, March 07, 2006


زيبايی شناسيم زياد هم تکروی نمی کند گويا
اين که فکر می کنم جرج کلونی خيلی خيلی خوب است مثلا
تام کروز هم هيچ جايی در دسته ی خوب هايی که سردسته اش ايشانند ندارد
این دوست سابقمان ، آقای نقاش تازگی ها خیلی مهم هم که چقدر شبیه است به کیانو ریوز
کسی اینجا مشابه وطنی قابل دسترسی حضرت کلونی سراغ ندارد؟؟
تا من نظرم تغییر نکرده و پابرجاست روی این آقا ، لطفا

مرد اگر بودم عاشق نیکول کیدمن می شدم ، به دست که نمی آمد
با دایان کیتون ازدواج می کردم
فکر می کنم می شود یک عمر دوستش داشت / دوستش بود
بعد صبحهای هفتاد سالگی توی تختخواب نیم غلتی زد به سمتش
و فکر کرد این همان زنی است که من دوست می داشتم / دوست می دارم

دوست داشتم با مریل استریپ کار کنم
کی هی بداخلاقی کند سرم و من بدانم تهش خوب است

جک نیکلسون گرگ هم رییسم باشد
و هربار برگه ای می دهم دستش ، دستش ..

این دخترهای لوس مکش مرگمای هالیوود هم هی از جلوی تصویر رد بشوند
تا کیفیت بصری زندگی برود بالا
ریس ویترسپونی هم وجود نداشته باشد تا اسکار را بدهند به جودی دنچ

بعد شام با همه ی بازیگرهای قدیمی بروم بیرون و
به اینگرید برگمن بگویم خانوم من می توانم شما را پرستش کنم؟

دوست داشتم توی سرخی سفیدی فریادها نجواها بمیرم
و جای ماریا اشنایدر توی زرد قهوه ای آخرین تانگو درد بکشم
..
همه ی آرزوها را که نمی شود نوشت
دیشب مراسم اسکار بود
دوست داشتم وان تی وی مان خراب نمی شد
تا این رفقا را ببینم
همین

No comments: