Wednesday, August 16, 2006

آب دریاها سخت تلخست ، آقا



کم کم داشتم راه می افتادم سمت دیر

لحظه ای از گرمای ابلیسک که جلوه کرد میان این همه رنگ سرد
خیال کردم می گریزم از خیر خدای سترونان

هورمونهایم اما ، باز خیانت کردند


، هملتم

بیهوده دست به دامن ایهام ها نشو
راه نانری از هر دو سویش بر من بسته است

نظرکرده ی پروردگار آب ها هستم

1 comment:

Anonymous said...

نيايد روزي كه آب دريا ها را گريه كنيد، خانوم
بعد هم اين نقاشي حس عجيبي در من ايجاد كرده است وصف ناشدني