درست که از چارراه ولیعصر متنفرم من
و هیچ هم دلم نمی خواهد پام را بگذارم توی صحن مقدس تیاتر شهر
و این یکی دوتا تار سفید مو ، یعنی جشنواره بازی گذشته از مناما به یاد گذشته ها هم که شده ، نمی شود گذشت از نمایش دیدن
از نمایش خاله چیستا آن هم
آقا کوچیکه راست می گه ، خوب شد کامران دیبا ساخت اینجا را
وگرنه من یکی که هیچ جایی نداشتم که وسوسه اش بیشتر از تختم باشد
عقده های دامن پوشیم هم فقط در این محدوده ی شهر است که رفع می شود
با وجود آیین نامه ی اخلاقی روی استند و کارتی که پسرک می گذارد جلوم ،به شوخی
قوانین جمهوری نازنینمان را چه راحت می شود نادیده گرفت
دامن به زور می رسد روی زانوم ، هه ، دانشگاه محترم ، منتظر باش من مانتوی پایین زانو بپوشم
دوتا دیگر از آشناهای خوب اضافه شده اند به آدم های کافه
آقای کوچک آخرش دیوانه ام می کند با این هدیه های خوراکیش که بی هوا نازل می شوند جلوت
عاشق غرزدن هاشانم .. اینکه ادای دوست نداشتن آدم ها را درمیاورند ، بعد هی با ما مهربانی می کنند
جنایت و مکافات خوب بود ، بازیهاش هم
اعتراف دردناکی است که بگویم نخواندمش ، اما پنهانکاری چرا ، تاب ترجمه های قدیم را ندارم ، سالهاست
دخترکوچک شده بود دایرة المعارف ، هو ایز هو
چقدر تاترهای جمع و جور را بیشتر دوست دارم از طولانی های شولوغ زائد سالن اصلی
مثلا همین تاتر خانوادگی دوستان که راستش جز بازی و صدای غرنده ی دایی جان
هیچ دوست داشتنی نبود
ـ می مردم اگر این غر را نمی زدم ، صاعقه جانم ، راستی اسم تو را هم کاملا بی خود نوشته بودند، خودت هم باور داری، نه ؟ ـ
چقدر خوب شد کامران دیبا ساخت اینجا را
________
لیدی مکبث وارانه فکر می کردم برای پاک کردم هر کثافتی ، یک کاسه آب کفایت می کند
از سرشب اما از دست هام بیزارم
خیال برتان ندارد ، ربطی به جناب سارتر ندارد
موبایل نازنیم افتاد توی توالت .. درست که مادر فداکار بود که دستکش دستش کرد و درش آورد
اما هی دست هام را می شورم من ، هی
گوشی اعانه ای داغانم .. داد و بی داد .. داد و بی داد
شماره ها هستند اما .. شماره های قدیم .. جدیدها یا پیدا می شوند باز یا هم هو کرز
8 comments:
Who cares about new numbers, ha? But at least take care of new Cell Phone, to prevent new friends from drowning in your bathroom...
اظهار نظرهاي پراشتباه جوانهاي اين زمانه، آنهم با اعتماد به نفسي نفسگير، هميشه مايه حيرت و غبطه من بوده است: معمار تئاتر شهر، علي سردار افخمي است. آنكه كامران ديبا معمارش بوده، موزه هنرهاي معاصر است. توصيه من بهآقايان جوان اين است كه براي راه پيدا كردن در دل خانمها، راههاي بسيار بسيار ساده هم كارساز است، نياز به معقولاتي كه بعدها بهعنوان جمله قصار در وبلاگها تكرار شود نيست
اظهار نظرهاي پراشتباه جوانهاي زمان های دور ، آنهم با اعتماد به نفسي نفسگير، هميشه مايه حيرت و غبطه من بوده است : مکان مورد بحث ، بسی دور از تئاتر شهر ، جایی است به نام فرهنگسرای نیاوران ، تشریف اگر ببرید خواهر موزه ی معاصر را ملاقات خواهید کرد ، گمانم آشکاری ژن های پدرشان ، شبهه ی حرام زادگی را از بین خواهد برد.
توصیه ی من به آقایان جوان دیروز اين است كه براي راه پيدا كردن در دل خانمها، راههاي بسيار بسيار ساده هم كارساز است، نیازی به نامعقول جلوه دادن معقولات هم نیست
درضمن ، شاید در روزگاری که فن دلبری می آموختند این دوستان ، اثبات عالمی دربرابر بی علمی دخترکان و تحقیر ایشان ، جواب می داده .. این روزها اما من سراغی از ضعیفه های بی دانش مدهوش از هوش و قدرت مردانه ، ندارم .. به روز بودن امر نیکویی است
این رنگی رنگی بودن شما باعث مسرت ماست
البته من یک جوراب پشمی رنگی رنگی هم به دامن های شما اضافه می کنم برای دل خودم .
(لبخند)
آه اي دستور نگونبخت زبان فارسي! شانههايم از آن تو! سر بر آن بگذار و بگري! اما در ميان هقهق گريهها، به من بگو كه وقتي اين خانوم جوان در سطر دوم از "تياتر شهر" حرف ميزند و در سطر ششم نقل قول ميكند كه "خوب شد كامران ديبا ساخت اينجا را"، من از كجا بايد بفهمم كه در مورد فرهنگسراي نياوران حرف ميزند و نه تئاتر شهر؟ از كجا؟ در مورد ساير قضايا هم، من بدون حضور وكيلم به هيچ اتهامي جواب نميدهم
یرما جان هیچ فکر نکردی شاید آن مرد
جوان هامون زیاد دیده بوده باشد :دی
دیر رسیدم شماها هات چاکلت(چاکدار
هاتونو خوردین و دارین میرین
چاراه ولیعصر به این مهربونی دلت اومد یرما...اینهمه عموهای ریش بلند مهربون رو ندیده بگیری -یه دیالوگ داره فقط وای آقا گنده هی داره جواب پس میده..سرشو انداخته پایین
خجالت داره ببین آقا کوچیکه یه جای دیگه به غیر از تختش داره که وسوسه اش بیشتره...اونوقت تو به این گندگی...اه
چقدر داد میزنه عجوزه..این قسمت نمایش رو کی نوشته؟
رعایت قوانین ارتباطات تو جمهوری گرون در میاد آخه
پولش کجا بود؟
موبایل هم با همه شماره های قدیم و جدیدش میدونه جاش کجاست صاف میره همون جا...
شما ها هم داره دیرتون میشه بریم دیگه ...تا بعد
متاسفانه با آقای به قول شما گولی ِ خواص موادی کلاس ندارم .
میدیا فقط موسیقی و تصویری برداشته ام !
ترسیمم را هم میروم سیم آخر :دی
راستی یرما رتبه ات چند شده بود الگو جان ؟
Post a Comment