Friday, February 02, 2007

مردانی که استخوان هاشان به صدا در می آید و با دهان پر از خورشید و چخماق می خوانند

خانواده هم چیز عجیبی است
یکهو می بینی سفری که برنامه ریزی کردی که تنهایی و با اتوبوس
می شود دو ماشین پر از موجودات خرسند و پرصدا
حالا این یعنی که محبوبیتم کم شده حالاها
وگرنه که چهارسال پیش کاروان بود که می افتاد توی جاده
به هوای این که هوای عکاسی از لاله های واژگون افتاده بود توی سر من ، فی المثل


الغرض .. دو سه روزی رفتیم شهر گل مالان عاشورایی
تنمان هنوز له است
عکس ها را یک بار هم ندیده ام
بس که جاده ی برگشت تمام نشده ، برنامه بود که دوستان برایمان ریخیدند
و هی تنم له ، له ، له

ساده ی ساده امرمان کردند که باید بیایید و حجاب دار ، و رفتیم دیدیم آدم ها همه جیگول
بعد هم فکر می کردم نهایت سنت که دیدیم هه! سنت کو ؟
حالا بگرد و یک عکس غمناک پیدا کن بین این همه ، همه انقدر پر زندگی که انگار کارناوال شادمانی
همین بود که حضرات عکاس
،که دم آخر که فکر می کردیم خودمانیم و خودمان ، دیدیمشان که چقدر هم زیاد ،
آدم ها را انتخاب می کردند و حالت می دادند


بعد هم ما یک مقدار در شوک و چشم ها گشاده
که هیچ این همه نرینه ی زیبا را یکجا ندیده بودیم
.. اصیل و مغرور
انقدر که تنها مادینه ی آن جمع ، نیم ساعتی خیره به یکیشان ، به منظور پرسیدن سوالی
و گاهی هم ببخشید یواشی و آقایان انگار نه انگار

از وقتی آمده ایم پسرخوشگل های دور و ورمان به دلمان نمی نشینند

اصلا خلاف تصورات تمام این مدت زندگیمان ، که فکر می کردیم مردمان بدوی و بی ادب
مردم این شهر فوق العاده بودند ،حتی پلیسش هم
توی این سال ها هیچ جا انقدر راحت و امن عکاسی و تردد نکرده بودم
یکهو دیدید کوله بار جمع کردم و کوچ کردم آنجا
همین علایق است که مجبورم می کند به نگه داشتن برخی اقلام سنتی در زندگیم دیگر

زنم هم آمده بود .. چقدر هم حرصم داد که رفت نشست زیر سقف
که این نمی خواند با تصورات من و حوصله ی عکاسی ندارم
اعتراف می کنم که ور آسوده طلبی هم هست در من
که دلش می خواست بماند توی همان هتل درست حسابی آن یکی شهر و بی خیال همه چیز

این هم تجربه ای بود
شنیده ایم توی پایتخت هم مردم آداب گل مالی را به جا آورده اند
می ماندیم اینجا ، قیمه ی امام حسین هم شاید نصیبمان می شد

7 comments:

__ said...

ای بابا شما که هنوز پی ِ قیمه ی امام حسینی هستی :دی

لاغر said...

یه طوری بشه که ایشالله عکساتونم ببینیم .

YUMMY said...

عکس های وحشتناک کی تموم میشن؟
زیبایی های خدای زنده رو کی نمایش میده...؟

Anonymous said...

چه اوقاتی دیگر غیر از گل مالون به این شهر می روید؟...یه سوت بزنید من هم مشتاق دیدار این مردانی ام که گفتید از وقتی برگشته اید چشمتان دیگر این پسرهارا...

Anonymous said...

چه اوقاتی دیگر غیر از گل مالون به این شهر می روید؟...یه سوت بزنید من هم مشتاق دیدار این مردانی ام که گفتید از وقتی برگشته اید چشمتان دیگر این پسرهارا...

Anonymous said...

خدا مرگم بده ...دوتا دوتا آمد این کامنت ها که مردم فکر کنند لابد من خیلی زیاد زیاد دلم خواسته...

Anonymous said...

mishe lotfan ye email be man bezanin dar morede mozoei bayad bahatoon sohbat konam maryam11570@yahoo.com