Saturday, May 30, 2009

کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم

این بی‌قراری که شرّه می‌کند از تمامِ نوشته‌های حالِ اینجا، حالِ خودم را هم بد می‌کند؛ اما به لطفِ فیلترینگ ( و کلنِ بعیدی امکانِ وجودِ هیچ خواننده‌) خصوصی‌تر ازین دفتر ‌که پیدا نمی‌شود، باشد که این نهانی‌ها را فریاد در عمومی‌جا‌م

دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند، به که ماند، به که ماند، به که ماند *

بهانه‌ی امروز این است، که بارها این سوال را من از خودم پرسیده بودم، تا بفهمم چه چیز دل برداشتنِ ازش را این همه مشکل می‌کند، وقتی این همه نیست؛ که را می‌توان/ می‌باید جایگزینش کرد تا قرار برگردد
فکر کرده بودم، مگر در افرنجیه، ابنِ ژان-لوک گدارشان را.. بعد این بچه‌َک خودش سرو-قدی خوش آتیه‌تر از پدرجانش حتی....
این‌طور بود که دریافتم جایگزین یافت می‌نشود، مگر به تقلیلِ خواست‌ها

No comments: