Saturday, September 04, 2004

فردگرایی افراطی روسویی،
"اگر انسان ها نتوانند کاملا با هم متحد شوند ، ناچار باید کاملا از هم جدا گردند
تا بتوانند از تاثیرات مخرب وابستگی خودخواهانه برحذر باشند."

راه حل بدیم نیست ، فعلا که جواب داده
انقدر تلفن ها رو جواب ندادم تا دیگه زنگ نزدن
بیرون هم نمی رم
فقط خانواده،
گرچه این نوع از وابستگی ، نهایت خودخواهیه اما اجتناب ناپذیره

همیشه وسوسه ی جمع گرایی به صورت افراطیش با من بود
به خاطر همین ، وقتی تنها بودم
هرچقدر هم کوتاه
خیلی سخت می گذشت ، خیلی
اما الان نه
فقط گاهی حس می کنم خیلی چیزای ساده رو فراموش کردم
به خاطر همین دلم می خواد زودتر دانشگاه شروع بشه
این بار می خوام نقش ناظر رو بازی کنم
می خوام از بیرون ببینم ادمها چجوری با هم ارتباط برقرار می کنن.
این جنس از تنهایی رو دوست دارم
خاکستری نیست،
آبیه
حس می کنم توی اتاقمم
هیچ وابستگی به ادم ها ندارم
تماشاچی بودن ،
خیلی چیزا رو به مضحکه تبدیل می کنه
به اسباب سرگرمی.
آدم ها اسباب بازی های خوبین ، شبیه ترین چیز به جهان اکبر
می شه ساعت ها یه گوشه نشست و خیره شد بهشون
و کلی چیز کشف کرد
یه جزیره توی اون
یه اقیانوس توی اون یکی
و گاهی بیابان
سراب
گنداب.
آدم ها رو همیشه دوست دارم




No comments: