دوشنبه
به پدر سلام کن
فیلم مرکز استان بولیویستان در مدح ال چه ی قدیس
خلاف فیلم های آن نواحی بدرنگ و نه حتی یک موزیک کوماندانته چه گوارا
فقط داغ دلمان تازه شد که سی دی موزیک های چه گواراییمان مالیده شد
به دشت گریانمان و هردو به فنا پیوستند و منبع اصلی هم که فعلا گم
آیا یاری کننده ی دارایی هست که مرا یاری کند ؟
ـــ
مستند تجربی سکته را دوست داشتم
که فکر کردم در شرایط مرد اگر بودم که می خوابیدم در انتظار مرگ
و زن .. همان هفته ی اول لابد کم می آوردم
از این به بعد وقت سلام دادن به خانوم مهربان همسایه
که بیست و پنج سال است همسرش از گردن به پایین.. لبخند گشادتری می زنم
ـــــــــــــــــ
سه شنبه
آئورا را دیدیم که هاله نبود و پیش در آمد حمله ی صرع بود
در ژانر خودش که خوب بود .. چه کنیم که این چیزها را دوست نداریم
ــ
خواهر یخ زده ی طفلک در صف
و دعوا هم می شویم .. گرچه باقی هم ، همین جور بوده اند
زوج جالبا می رن خرید زندگی پنج سال آیندشون توی کویر
خانوم حسابیه می ماند با ما
بعد .. سه نفر با پررویی می زنند جلویمان
بعد .. ما می مانیم بی بلیت ، اما نه بی امید
بعد .. خود اساتید که می روند تو .. چه کرده مرد سفید مو با خودش ؟ ابهت سبیلش کو ؟
دوستانی که بلیت دارند
آدم های دیوانه ای که فخر می فروشند
پسر خوشگله ی دانشگاه و دوست ناف پیداش که انگار اضافه دارند بلیت و کرشمه هم می آید
ما امیددار .. خواهره چشم ها پر اشک
...
فرش ایرانی را هم دیدیم
کلا که دیدنش واجب
سیف الله داد بدترین است
مهرجویی .. چرا؟؟؟من آن خانه را می خواهم ، می خواهم ، می خواهم
خواهره ایستاد تا از عمو زرین کلک بتشکرد
بعد از دیدن آن همه غذا ، مهمانی رفتن کار پسندیده ای است
به پدر سلام کن
فیلم مرکز استان بولیویستان در مدح ال چه ی قدیس
خلاف فیلم های آن نواحی بدرنگ و نه حتی یک موزیک کوماندانته چه گوارا
فقط داغ دلمان تازه شد که سی دی موزیک های چه گواراییمان مالیده شد
به دشت گریانمان و هردو به فنا پیوستند و منبع اصلی هم که فعلا گم
آیا یاری کننده ی دارایی هست که مرا یاری کند ؟
ـــ
مستند تجربی سکته را دوست داشتم
که فکر کردم در شرایط مرد اگر بودم که می خوابیدم در انتظار مرگ
و زن .. همان هفته ی اول لابد کم می آوردم
از این به بعد وقت سلام دادن به خانوم مهربان همسایه
که بیست و پنج سال است همسرش از گردن به پایین.. لبخند گشادتری می زنم
ـــــــــــــــــ
سه شنبه
آئورا را دیدیم که هاله نبود و پیش در آمد حمله ی صرع بود
در ژانر خودش که خوب بود .. چه کنیم که این چیزها را دوست نداریم
ــ
خواهر یخ زده ی طفلک در صف
و دعوا هم می شویم .. گرچه باقی هم ، همین جور بوده اند
زوج جالبا می رن خرید زندگی پنج سال آیندشون توی کویر
خانوم حسابیه می ماند با ما
بعد .. سه نفر با پررویی می زنند جلویمان
بعد .. ما می مانیم بی بلیت ، اما نه بی امید
بعد .. خود اساتید که می روند تو .. چه کرده مرد سفید مو با خودش ؟ ابهت سبیلش کو ؟
دوستانی که بلیت دارند
آدم های دیوانه ای که فخر می فروشند
پسر خوشگله ی دانشگاه و دوست ناف پیداش که انگار اضافه دارند بلیت و کرشمه هم می آید
ما امیددار .. خواهره چشم ها پر اشک
...
فرش ایرانی را هم دیدیم
کلا که دیدنش واجب
سیف الله داد بدترین است
مهرجویی .. چرا؟؟؟من آن خانه را می خواهم ، می خواهم ، می خواهم
خواهره ایستاد تا از عمو زرین کلک بتشکرد
بعد از دیدن آن همه غذا ، مهمانی رفتن کار پسندیده ای است
1 comment:
نمیدانم چرا از وقتیموزهای آلن را دیدهام بهشکل وحشتناکی همهچیز با آن به ذهنام میآید. الآن تا عکس را دیدم یاد موزها افتادم!!! اما یکچیز هم راجع به موسیقیها، که حدس میزنم یک چیزهائی داشته باشم. خواستید اگر، مشخصات کار را بگوئید، اگر همان بود، یکطوری میرسانم.
راستی... این آئورا میتواند ربطی به فوئنتس داشته باشد؟ البته با حساب کدهای بعدش شاید آن نباشد، اما هیمنطوری فکر کردم اگر چیزی مربوط باشد چه عالی. (چه جالب! الآن تازه بهتر فهمیدم که اینجا کدخوانشانه است).
راجع به ابهت سبیل هم اگر درست گرفته باشم، کاملا موافقام. سر پیری یک کارهائی میکندها! البته راستاش یکجور بامزهای باحال به نظر میرسد.
سرخوش باشید و پیروز امیدوارم
Post a Comment