اوضاع درهمی دارم اينروزها
ولی زندهام
بنويسم میشود غر، که نمیخواهم
ولی زندهام
بنويسم میشود غر، که نمیخواهم
بعضی آدمها زياد خوبند و بيشتريشان نه
در نهايت ما ز ياران چشم ياری داشتيم، به درک
ظهر که سر ناهار به دخترک گفتم به درک که غذاش را نمیخورد
تذکر داد که حرف خوبی نيست به درک
حالا موقتا از ساير به درک های اين روزهام فاکتور میگيرم پس
کارهام مونده
مونده
مونده
مونده
بدتريش اينجاست که میدانم پشتبندش استراحتی که نيست هيچ
تازه کاروبار اصلی آوار میشود روی سرم
که آوار شدنش هم آرزوست البت
ـ
اين که نوشته "برای زنی ..." را دوست دارم
اين آدمی که من را نمیشناسد
3 comments:
che khoob bood ! hasoodim shod :D
rasti ma dobare daneshjoo shodim/ tooye baagh melli yekho yadetan kardim ke kash boodid!
:)
in takhte khabe sadeye pichide ra ejgh bud!
Post a Comment