کسی هم بود که خوششانستر یا در جایِ بهتری از دنیا و رفته بود دوستهای ما را شنیده/دیده
ما میتوانستیم لااقل شبه ِ قرونوسطاییهای دو برادر ِ بسیار مو دار/ندار را
اما........... بیشترش از روی خودآزارخواهی بود و بعد آنچیزی که لَشی مینامندش-که هم راه نزدیک و مجانی و به شاهی هم-، با مخلوطی از اعتیاد به انجام ِ کارِ همیشگی، اعتیاد به ثابت نگهداشتن ِ تمام ِ دنیایی که در حرکت، به در قاب کردن هر چیز، حتی گه
اینطور شد که آخر ِ هفتهی نازنینم در شرایطی گذشت به اسم کنسرت و به رسم جُنگ
ترکیبی از یکقطعهی ترکی، یک خراسانی، مقادیری جنوب و خانواده، دوتایی مثلا اسپانیش، خارجکیطوری و... در کمتر از دو ساعت.... به همراه نورهای رقصان.. سلبریتیهایی که حضورشان در سالن اعلام میشد مدام و برمیخاستند به عرض ِ اندام.. حالا دست،دست..تاپتاپی که میرفت تا توی تن ِ من..و جیییییییییییییییغغغغغغغغغغغغهای دخترکان و لهله زدن برای یک لحظه پسرک بازیگر را
جالبیش آنجاست که زیادی از این نوازندهها آشنا و قبلا امتحان پس داده در گروههای دیگر، و حتی حالا هم دست به سازشان نه بد و حتی صدای آقای بازیگر، اما این ترکیب... سودای به دست آوردن ِ پول به چه کارها که وانمیدارد، چهجور ور ِ گند ِ آدم را رو نمیکند
عکسها را حتی کامل هم ندیدهام، اما به گمانم که بدی نیستند، یعنی چیز/کس های توش را که دوست ندارم آنقدری، ولی خودشان خوب و اداهای این جوانک ِ بازیگر- که اصلا یکدلیلی هم همین بود که در قاب ِاین آقا را بعدا قالب کنیم به لهلهزنندگان-، و دوستهایی هم پیدا کردم و دوستهاییم را هم دیدم
برای یک دم بیخودی از آواز ِ استاد، تشنه و در حسرت
ما میتوانستیم لااقل شبه ِ قرونوسطاییهای دو برادر ِ بسیار مو دار/ندار را
اما........... بیشترش از روی خودآزارخواهی بود و بعد آنچیزی که لَشی مینامندش-که هم راه نزدیک و مجانی و به شاهی هم-، با مخلوطی از اعتیاد به انجام ِ کارِ همیشگی، اعتیاد به ثابت نگهداشتن ِ تمام ِ دنیایی که در حرکت، به در قاب کردن هر چیز، حتی گه
اینطور شد که آخر ِ هفتهی نازنینم در شرایطی گذشت به اسم کنسرت و به رسم جُنگ
ترکیبی از یکقطعهی ترکی، یک خراسانی، مقادیری جنوب و خانواده، دوتایی مثلا اسپانیش، خارجکیطوری و... در کمتر از دو ساعت.... به همراه نورهای رقصان.. سلبریتیهایی که حضورشان در سالن اعلام میشد مدام و برمیخاستند به عرض ِ اندام.. حالا دست،دست..تاپتاپی که میرفت تا توی تن ِ من..و جیییییییییییییییغغغغغغغغغغغغهای دخترکان و لهله زدن برای یک لحظه پسرک بازیگر را
جالبیش آنجاست که زیادی از این نوازندهها آشنا و قبلا امتحان پس داده در گروههای دیگر، و حتی حالا هم دست به سازشان نه بد و حتی صدای آقای بازیگر، اما این ترکیب... سودای به دست آوردن ِ پول به چه کارها که وانمیدارد، چهجور ور ِ گند ِ آدم را رو نمیکند
عکسها را حتی کامل هم ندیدهام، اما به گمانم که بدی نیستند، یعنی چیز/کس های توش را که دوست ندارم آنقدری، ولی خودشان خوب و اداهای این جوانک ِ بازیگر- که اصلا یکدلیلی هم همین بود که در قاب ِاین آقا را بعدا قالب کنیم به لهلهزنندگان-، و دوستهایی هم پیدا کردم و دوستهاییم را هم دیدم
برای یک دم بیخودی از آواز ِ استاد، تشنه و در حسرت