Sunday, August 09, 2009

Mother, should I trust the government?

آمده نزدیک، دمِ درِ خانه‌مان، بیخِ گوشمان.. اتفاق را می‌گویم، خطر را، هراس را
مثلِ روزهای قبل نیست که لازم باشد نیمِ شهر را پیاده گز کنیم پی‌اش، کافی‌ست اخبارِ دوی رسانه‌ی ملی را، آنجا که داری از چادرِ رنگی حرص می‌خوری، آدمِ توش را.... واااااای.... ای‌واااای

وقتی نیامد بنویسد که چهارشنبه، ما را به خانه‌ی ملت راه ندادند و این یک استعاره نیست، راستش نگرانش هم نشدم، فکر کردم می‌نویسد حالا، خسته‌ست لابد از ان‌قدر هر روز را توصیف، وقتی چیزِ جدیدی هم نیست، آنها بی‌شمارند، زور دارند، می‌زنند؛ ما پخش و پلا و شکننده، می‌خوریم اما می‌ایستیم... دخترک را خواندم که گرفته‌اند، از هم‌رشته‌ای‌هاش جویا - مگر نه که افتخارم بود که هم‌دانشگاهی‌ست این دختری که عاالی می‌نویسد- نمی‌دانند

زنِ توی چادر رنگی را یک لحظه نشان می‌دهند و من وای، بس‌که انگار حجاب باشد بر سرِ پسرش، ان‌قدر که شبیه.. چرا خبر نشدیم؟ چرا هیچ‌کس نگفت؟ کِی؟ حالِ آرش حالا؟؟؟؟ آخ

عصر اما تاییدِ گرفتنِ دخترک آن‌قدر آزارم نداد، وقتی که ایستاده بودیم لای مجسمه‌ها، روبروی کاروانِ گوسفندها، و پسرِ هم‌رشته‌ای‌ش داشت می‌گفت گفتند آزادش می‌کنند، امروز؟فردا؟، با شوخی که آی‌ دکتر دستور داده زیرِ صدوشصت‌ها را، نه که خودش.... و هی اضافه شوخی که اصلا ورودی‌های جدید همه شده‌اند ان‌قدری، نه که رییسِ دانشگاه .... یعنی این‌جور می‌شود که مملکت می‌شود مملکتِ کوتوله‌ها، اه، قصدِ تعمیم و تشبیه نیست اصلا، لعنت

یعنی شوخی هم می‌کنیم وقتی هم‌سن‌وسال‌هایمان را، مجبوریم خوب، لبمان گاهی باز باید بشود به خنده، چشم‌هایمان اما، تهِ تهِ چشم‌هایمان اما... زنِ با چادر رنگی توی اخبار ولی شوخی نداشت، مادرِ دوستمان را که بگیرند شوخی ندارد، دوستمان که زنگ بزند به کانال‌های خارجی، صداش بلرزد شوخی ندارد؛ بیاید بنشید توی کانالِ کشورِ مسکونش، حال بدی و ترس ازش ببارد شوخی ندارد

ای واای، ای وای‌ی‌ی

__
عکس را می‌خواستم تند بفرستم برای آرش، همان‌روز که ذوق‌زده گرفته بودمش، دیدم افرادهای دیگر پیش‌دستی کرده‌اند، نفرستادمش، حالا می‍‌‌‌‌گذارم اینجا. حضورِ در این عکس هم جرمِ اضافه نیست، اغتشاشات غيرقانونی نبوده، مراسم با مجوزِ قانونیِ دوِ خرداد بوده در ورزشگاه..عنوان هم از مادر- پینک‌فلوید، مادر که شدیم ، روزهای بهتر هم اگر آمده بود، یادمان نرود بچه باید با عدمِ اطمینان به قدرت بار بیاید

No comments: