من که قصد جشنواره کردن نداشتم
که یک صورتی یواش مالیدم روی لب ها و مسکن را انداختم بالا و زدم بیرون
که چک را بگیرم و برگردم زود
برگردم زود اصلا توی مرام من هست ؟
اینجا را که پایین بروی .. بعد چپ با تاکسی .. می شود جلوی سپیده
که برنامه هم ندارند
بعد بالا .. راستش .. عصرجدید ... من فقط برنامه می خواهم .. نیست
ادامه ی راه به سمت فلسطین که می بینم میسد کال .. خانوم جالبه
که منو دیدن و برم می گردونن دم عصر جدید
خانوم دوست داشتنیمان هم برنامه دارن .. هم ازین مجله زشتا که خوبهیش اینه که کلفته و می شه روش نشست و سرد نشد
بعد تا این چندروز که ایشون به عنوان پیر و کارکشته حضور دارن ، افسار فیلم بینی من در دستشون
تازه که جشنواره کردن هم امری جمعی است و فیلم فقط حاشیه است و بهانه
فیلم ژاپنیه اما واقعا شبکه دویی ِ خسته کن ِ نشیمنگاه آزار بود
با قرص صورتی اعانه ای دست مال آقای بیننده هم خواب برای من ضروری تر
اما صندلی های عصرجدید بد و من هی تکان و جا به جا
اصلا من با کل این مردمان زرد مشکل دارم
هیچ نه هنرشان را درک می کنم .. نه زندگی مورچه وارشان را
یک روز باید به طور رسمی این منطقه را از لیست دیدنی هام حذف کنم .. یا برای فهمیدنشان تلاشی بکنم
حالا ببینیم فردا چه می شود .. آیا می خوابیم ؟ یا لذت می بریم ؟ یا نشیمنگاهمان طغیان می کند و خانه نشین می شویم
که چک را بگیرم و برگردم زود
برگردم زود اصلا توی مرام من هست ؟
اینجا را که پایین بروی .. بعد چپ با تاکسی .. می شود جلوی سپیده
که برنامه هم ندارند
بعد بالا .. راستش .. عصرجدید ... من فقط برنامه می خواهم .. نیست
ادامه ی راه به سمت فلسطین که می بینم میسد کال .. خانوم جالبه
که منو دیدن و برم می گردونن دم عصر جدید
خانوم دوست داشتنیمان هم برنامه دارن .. هم ازین مجله زشتا که خوبهیش اینه که کلفته و می شه روش نشست و سرد نشد
بعد تا این چندروز که ایشون به عنوان پیر و کارکشته حضور دارن ، افسار فیلم بینی من در دستشون
تازه که جشنواره کردن هم امری جمعی است و فیلم فقط حاشیه است و بهانه
فیلم ژاپنیه اما واقعا شبکه دویی ِ خسته کن ِ نشیمنگاه آزار بود
با قرص صورتی اعانه ای دست مال آقای بیننده هم خواب برای من ضروری تر
اما صندلی های عصرجدید بد و من هی تکان و جا به جا
اصلا من با کل این مردمان زرد مشکل دارم
هیچ نه هنرشان را درک می کنم .. نه زندگی مورچه وارشان را
یک روز باید به طور رسمی این منطقه را از لیست دیدنی هام حذف کنم .. یا برای فهمیدنشان تلاشی بکنم
حالا ببینیم فردا چه می شود .. آیا می خوابیم ؟ یا لذت می بریم ؟ یا نشیمنگاهمان طغیان می کند و خانه نشین می شویم
6 comments:
پيشنهاد بيشرمانه من اين است كه در كنار تلاش براي درك زندگيهاي مورچهوار در سرزمين آفتاب، عنايتي هم به حلزونهاي آن ديار مبذول شود و درخواستي مطرح نگردد كه آنها از اجابتش معذور باشند: حلزونهاي ژاپني عموماً عادت دارند كه از كوه "فوجي" بالا بروند آرام آرام، و درخواست عزيمت به "فيجي"، ممكن است آنها را كاملاً گيج كند... مگر اينكه بانوان جوان قصد كرده باشند كه حلزونها را هم بپيچانند
یک ـ من اینجور یادمشه از اول پری مهرجویی و هیچ هم نمی خوام درست کنمش
دو ـ فیجی ، مفرس شده ی فوجیه .. چون با واوش یادآوره فیلمه عکاسی ارزونه زشته
سه ـ فرق نمی کند به حالشان ، ریز ریز می روند
私は日本からのかたつむりであり、女性カメラマン憎む!
私は日本からのかたつむりであり、女性カメラマン憎む! (I am a snail from Japan, and I hate you lady photographer!)
آه اي همهي "آبي"ها! همهي "سبز"ها! شما هرگز جلوهي واقعي خود را بر عكاسان جوان آشكار نخواهيد كرد، چرا كه فقط باتجربهها ميدانند كه هيچ نگاتيوي به اندازهي "فوجيفيلم"، قدرت جان بخشيدن به "آبي"ها و "سبز"ها را ندارد
اصولا که من ته مایه ی زرد رو دوست تر دارم
به خاطر همین قبلنا پروفوتوی کداک مصرف می کردم
الانم زردی کنون رو به کست آبی نیکون ترجیح می دم
فوجی هم مقواش زشته
کلا هم نه که ظاهربینم چون جعبه ی فوجی زشته نگاش نمی کنم
مثل مجله های بیچاره ای که ممکنه توشون چیزای خوبی باشه
اما نه که روشون زشته
آدم رغبت نمی کنه..
Post a Comment